اخباری از ناکجاآباد
1- خاله اکرم این ها، ماه واره دارند. در سطح فامیل هم سعی می کنند خودشان را به عنوان یک خانواده ی روشن فکر بچپانند. البته تا حدودی هم موفق بوده اند.
آن زمانی که در غزه جنگ بود و عده ای از دانشجویان در فرودگاه مهرآباد به مدت چند روز تجمع اعتراض آمیز انجام داده بودند، یک روز خاله به خانه ی ما زنگ زده بود و از مادرم پرسیده بود: علی را آزاد کردند؟
(علی، منِ راویِ ماجرا هستم.)
مادرم تعجب کرده بود و پرسیده بود:از کجا؟
خاله در جواب گفته بود: در جریان دستگیری دانشجویان که ببرندشان فرودگاه برای تحصن!
مادر من هم نیم ساعت برای خاله جریان را توضیح داده بود که دستگیری ای در میان نبوده و این کارها به صورت خود جوش است و...
شب که شد خاله مهسا زنگ زد و از مادر راجع به جریان دستگیری من که از خاله اکرم شنیده بوده سؤال کرد. طی چند روز بعدش نیز عزیز جون و زن دایی نرگس و سایر بستگان برای پیگیری اخبار دستگیری(!) من زنگ زدند.
2-عمه معصومه زن ساده ای است. ساده و دهن بین. در همان ایام جنگ غزه آمده بودند خانه ی ما مهمانی و بحث به جنگ غزه هم کشیده شد عمه هم بنابر قاعده ی انسانی که هر کسی باید اظهار نظری کند، به این نکته متذکر شد که: ایران و عربستان و مصر به اسرائیل پول و موشک می دهند تا مردم غزه را مورد عنایت قرار دهد.
3-باز هم در همان ایام جنگ غزه یک پیامک برایم آمده بود که متن اش این بود:
خالد مشعل -یکی از سران حماس- در یک مصاحبه ی خبری گفت: بر اسرائیل پیروز خواهیم شد، .همان طور که یزید بر حسین(ع) پیروز شد.
4-بعد از جنگ غزه نیز پیامکی آمد با این مضمون که حماس مانع از ورود خون های ارسال شده توسط شیعیان به غزه می شود.
5-یکی از دوستان در یکی از بحث ها حاضر بود قسم بخورد که مردم غزه ناصبی هستند. ناصبی یعنی کسی که به علی(ع) لعنت می فرستد.
6- یکی دیگر از دوستان می گفت: مردم غزه برای اسلام نمی جنگند و بر سر ملک و املاک می جنگند.
7-یکی دیگر از دوستان می فرمود: فلسطینی ها، خودشان زمین های شان را فروخته اند.
8-....
*
حتما شما هم این اخبار و مشابه شان را در اوج در گیری ها زیاد شنیده اید. اخباری که سعی داشت ما را وا دارد به عدم حمایت از مردم غزه و یا فرا تر از آن دشمنی و دعا برای رفع شر مردم غزه از سر مسلمین.
این یک چیز بسیار طبیعی است چون دشمن کارش همین است مخصوصا اگر صهیونیست باشد.
چیزی که غیر طبیعی بود پخش شدن و تکثیر این اخبار و تبلیغات منفی توسط خیلی از مردم خودی بود
شنیدن این حرف ها از ماهواره یا خواندنشان در اینترنت درد آور نیست.
مسئله درد آور این است که مردم ما بدون تفکر و بدون اطمینان از صحت این مطالب، آن ها را به راحتی نشر می دهند
مگر نه این که خداوند فرمود:«اگر فاسقی برای تان خبر آورد راجع به آن تحقیق کنید؟»
مگر نه اینکه بارها سران حماس از تنها حامی شان که ایران و حزب الله بودند تشکر نمودند؟
مگر نه این که تنها رسانه ی رسمی ای که حماس در ایام جنگ داشت «المنار»حزب الله لبنان بود؟
مگر نه اینکه فلسطین از سرزمین های اسلامی به شمار می آید؟
آیا اگر یک نفر زمینی را از کسی بخرد، این حق برای اش ایجاد می شود که به مال و عِرض و ناموس فروشنده ی زمین تجاوز کند؟
آیا صرف مالکیت قسمتی از یک سرزمین، حق حاکمیت ایجاد می کند؟
آیا تا به حال فکر کرده اید که اگر مردم غزه ناصبی اند، پس چرا اسراییلی ها مسجدی به نام علی بن ابی طالب(ع)را در آن با موشک زده اند؟
و...
*
این ها، اتفاقاتی بود که گذشت. کار عاقلانه این است که از آن ها عبرت بگیریم برای آینده.
لذا رعایت نکات زیر را فراموش نکنیم:
1-همیشه اخباری را که به ما می رسند در مرحله ی اول قبول نکنیم
2-همیشه حواس مان باشد که خبر را چه رسانه ای به ما می گوید، منافع اش چیست و تحت سلطه ی کدام حکومت است؟
3-همیشه با خودمان یک حساب و کتاب کوچک داشته باشیم که آیا از نظر عقلانی این خبر می تواند درست باشد؟
4-از نقل خبرهایی که از صحت آن مطمئن نیستیم، پرهیز کنیم و اگر احیاناٌ برای کسی نقل می کنیم، با ذکر سند و منبع اصلی باشد.
5-و نکته ی اصلی و آخر اینکه از خدا بخواهیم چشم حقیقت بین به ما عنایت کند.
و یادمان باشد که خداوند فرمود:«اگر تقوای الهی پیشه کنید برای شما قوه ی تشخیص حق و باطل ایجاد می کند»